پروازکده

خوش آمدید

پروازکده

خوش آمدید

آخرین نظرات
  • ۱۷ اسفند ۹۷، ۲۲:۰۵ - حبیب بهبودی
    ممنونم


علت عزاداری برای امام حسین علیه السلام


یکی از سوالاتی که امروزه در جامعه و در اذهان وجود دارد این است که، چرا باید برای امام حسین علیه السلام عزاداری کنیم ؟ 


اگر به خاطر شها
دت مظلومانه آنها می باشد، خوب هزاران نفر در دنیا به صورت مظلومانه و بدتر از ماجرای کربلا به شهادت رسیده اند!
پس چرا هر ساله برای آنها عزاداری نمی کنیم؟!


مثلا : داعش زن و بچه ی بی گناه مردم رو داخل قفس هایی می انداخت و آنها را جلوی چشم یکدیگر به آتش می کشید ؟!
آیا این بدتر از داستان کربلا نیست ؟! 
قطعا بدتر هست!


مثلا : صدام افراد را در قیر داغ می انداخت و به بدترین شکل شهید می کرد ؟! 
آیا این بدتر از داستان کربلا نیست؟!
قطعا این بدتر است!


پس چرا ما برای این مظلوم ها که بدتر از جنایات کربلا به شهادت رسیده اند هر ساله عزاداری نمی کنیم ؟!
ولی برای امام حسین علیه السلام  بعد از ۱۴۰۰ سال هر ساله عزاداری می کنیم ؟!


جواب این سوال اینه که ؛
داستان امام حسین علیه السلام ، فقط جنگ و  کشته شدن و ... نیست !!


بلکه امام حسین علیه السلام، در کربلا دست تک تک افراد را می گرفت و در ذات خدا این ها را فانی می کرد ! 

ما هم به خاطر اینکه امام حسین از ما دستگیری کنه و ما را در ذات خدا فانی کنه برای اون حضرت عزاداری می کنیم !


به این داستان توجه کنید!
در شب عاشورا، یک شخصی بود به نام بریر این شخص مدام می خندید و شوخی می کرد یک نفر به نام عبد الرحمن به این شخص گفت : چرا می خندی ، الان که وقت شوخی و خنده نیست؟!


بریر جواب داد : 

(خاندانم همه می دانند که من در پیری و جوانی، بطالت و بیهودگی را دوست نداشته ام، بلکه فقط به سبب خوشحالی از سرنوشتی که در انتظار ماست چنین می کنم !(1)


خوب چرا بریر در شب عاشورا این قدر خوشحاله !؟ 

چون امام حسین علیه السلام بریر رو فانی در خدا کرده و اون رو از تمام تعلقات بیرون آورده! 

فلذا چرا خوشحال نباشه !


وعده ی وصل چون شود نزدیک 
آتش عشق شعله ور گردد


همه ی اصحاب امام حسین علیه السلام اینطور بودند! همشون مست و عاشق بودند و می خندیدند چون از هر دو جهان آزاد بودند و از تعلقات بیرون آمده بودند !


حافظ چه خوب می فرماید؛

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود 
زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
 


یکی دیگه از اصحاب امام حسین علیه السلام که حالات عجیبی داشت زهیر بود!


زهیر اصلا مسلمان نبود و ظاهرا یک فرد عادی بوده ، وقتی امام حسین علیه السلام از مکه به سمت کربلا راهی بود، زهیر را وسط راه می بینه ، به یکی از اصحاب می فرماید که برو به زهیر بگو به خیمه ی من بیاید ! 


 خلاصه، زهیر به خیمه ی امام حسین علیه السلام میره! چند لحظه بعد با حالت مستانه و  خوشحالی همه چیزش را جمع میکنه و وارد در لشکر امام حسین علیه السلام شد!


 و جالب اینجاست که رفت به همسرش گفت:


( تو را طلاق دادم، زیرا دوست ندارم به سبب من، چیزی جز خیر به تو برسد، من تصمیم گرفتم همراه حسین علیه السلام باشم تا جانم را فدایش کنم)


زن زهیر هم بسیار زن فهیم و دانایی بود و به همسرش عرض کرد:


(خدا برایت خیر مقدر کند! از تو می خواهم روز قیامت مرا نزد جد حسین علیه السلام یاد کنی )(۲)

خوب چرا زهیر یک مرتبه از همه چیز دست کشید از زنش دست کشید از مال و اموالش دست کشید  و حاضر شد جان خود را با تمام وجود در راه امام حسین علیه السلام بدهد؟!


جواب مشخصه ؛
چون امام حسین علیه السلام چیزهایی به او نشان داد که آن را از دو جهان آزاد کرد. 
امام حسین زهیر را فانی در خدا کرد!
همین زهیر در شب عاشورا وقتی امام حسین علیه السلام بیعت را برداشت، زهیر فرمود؛

 

 دوست دارم هزار بار در راه تو کشته شوم و سپس زنده شوم و سپس باز کشته شوم تا از کشته شدن شما جلوگیری کنم . 


در روز عاشورا هم زهیر چنان مقابل تیر ها خودش را قرار می داد که گویی اصلا دردی احساس نمی کرد ..

 علامه طهرانی یکی از علماء بزرگ شیعه فرموده اند این حالت زهیر حالت فنا در خدا ست که دردی احساس نمی کرد !! 


هدف امام حسین جنگ نبودحضرت هدفش دستگیری از افراد بود تا آنها را ذر ذات الهی مستغرق کنه!


یا مثلا:

 حضرت علی اکبر علیه السلام را نگاه کنید، وقتی به جنگ میره و عده ایی رو به درک واصل میکنه، بعد که بر می گرده به امام حسین عرضه می داره:


العطش قد قتلنی
تشنگی داره من رو کشه (۳)


خوب اهل دقت و نظر حواستونو جمع کنید!


حضرت علی اکبر تالی تلو امام معصوم بود یعنی اگر امام سجاد علیه السلام امام نمی شد ، حضرت علی اکبر به امامت می رسیدند! 


خوب یک همچنین شخصیتی چرا باید بیاید و به پدر خود بگوید تشنگی من را دارد می کشد؟! 

 مگر نمی داند آب وجود ندارد!

 مگر نمی داند دشمنان آب را بسته اند! 

آیا می خواهد دل پدر خود یعنی امام حسین را به رنج آورد!؟ قطعا نه!
چون حضرت علی اکبر آقاتر از این است که بخواهد نمک بر زخم پدرش بزند! 
پس در خواست آب در اینجا به چه معناست؟!


علما و بزرگان عرفان فرموده اند:

در خواست آب در اینجا به معنای تشنگی مقام توحید و ولایت است .
نه تشنگی ظاهری !


جالب اینجاست که امام حسین علیه السلام هم در جواب می فرماید :


قدری دیگر بجنگ ، بزودی جدت را ملاقات میکنی و از آبی سرشار تو را سیراب خواهد کرد که پس از آن هرگز تشنه نشوی!!


خوب آن چه آبی است که انسان اگر بخورد دیگر تشنه نشود! آب ظاهری باشد که انسان بازهم تشنه می شود ولو آب زمزم باشد! 
بله آن آب در اینجا آب توحید است که شخص را فانی در خدا خواهد کرد و به کمال واقعی خود خواهد رساند .
به اصطلاح منطقیون آب در اینجا تشبیه معقول به محسوس است که مشابه آن را در قرآن زیاد داریم .


ید الله فوق ایدیهم 
دست خدا بالای همه ی دست هاست .(۴)


که منظور از دست در اینجا قدرت پرودگار است که اهل دقت و نظر این را می فهمند.


ان شا الله خداوند به همه ی از آن آب های که حضرت علی اکبر علیه السلام نوشید، بنوشاند. 

الهی امین .


منابع :


1_ لهوف.ص ۹۵
2_ لهوف . ص ۷۴
3_ لهوف . ص۱۱۱

4_ سوره ی فتح. آیه ی ۱۰

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۱۳
حبیب بهبودی

نظرات  (۱)

۱۳ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۴۳ حبیب بهبودی
با عرض سلام 
منتظر نظرات دوستان هستیم ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی