فقط خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۵۳ ق.ظ
خدا برام بسه !
مقدمه :
خیلی از ما ها برای اینکه به جایی برسیم ، دنبال پارتی و اشنا می گردیم ، یا مثلا اگر مریض شده باشیم ، فقط التماس دکترا رو می کنیم تا ما را خوب کنند . می خوام اینو بگم که ، نقش خدا تو زندگی ما گم شده ! شاید تو ظاهر بگیم خدا تو همه کاره ایی ، ولی تو قلبمون امید به غیر خدا داریم . و این مساله می تونه برای ما درزندگی اضطراب و اشوب ایجاد کنه ، چرا که این کار ما غیرت خدا رو به جوش میاره ! اگر می خواهید دلیل این حرفم رو بدونید ادامه ی مقاله رو بخونید ، مطمئن باشید ضرر نخواهید کرد ، ممنون از شما .
به این ایه ی عجیب توجه کنید :
* الیس الله بکاف عبده (1)
(ایا خداوند برای بنده اش کافی نیست ؟!)
این ایه چه مفهومی دارد؟
این ایه می فرماید که ، خدا برا بندهایش کافی است ، یعنی اگر توکاری گیر کردی ، اول نرو پیش مردم و از اونا کمک بخواه ، مردم کیلو چندن ، مردم خودشون مشکل خودشونو نمی تونن حل کنن ، اونوقت چرا ما امیدمون به مردم باشه ! اصلا مگر مردم رو کی افریده ؟ یا کی جون اونا رو می گیره ؟ خوب معلومه خدا ، پس چه دلیلی داره امید ما به مردم باشه !
بنابراین هر وقت به مشکلی خوردیم ، خیلی با ارامش و امید بریم پیش خود خدا و به خدا بگیم ،( ای خدا تو همه کاره ی عالمی ، از تو می خواهم که این مشکل مرا برطرف کنی ) بعد ببین خدا چه گلستانی برات درست می کنه ، دیدم که دارم میگم .
چرا باید فقط به خدا تکیه کرد ؟
چون اصلا غیر از خدا عددی نیستن ، یعنی استقلالی از خود ندارن ، به عبارتی دیگر همه ی موجودات مخلوقات خداوند هستنند ، پس معنا ندارند انسان سرچشمه را ول کند ، بعد به سراغ اب های گل الود برود !
اگر دل به غیر خدا ببنیدم چی میشه ؟
زندگی سخت و طاقت فرسا میشه ، و چه بسا تبیه بزرگی از جانب خداوند بشویم !
برای این حرفم دلیل دارم که به یک مورد مشهور ان اشاره می کنم ، مثلا حضرت یوسف (علیه السلام) در ان زمانی که به زندان رفته بود ، به یک شخصی که داشت به قصر پادشاه ان زمان می رفت ، فرمود : ای فلانی اگه رفتی پیش پادشاه ، به پادشاه بگو که خلاصه هوای ما رو هم داشته باشه !
همین حرف باعث شد به غیرت خدا بر بخورد ، و 7 سال دیگر یوسف را در زندان نگه دارد !
خداوند این کار را کرد تا به حضرت یوسف (علیه السلام) بفهماند که من همه کاره ی عالمم چرا امید به دیگری داشتی !
این داستان یک نمونه از هزاران اتفاق مشابه است که به خاطر مختصر گویی به همین یک داستان جالب اکتفا می کنیم .
بنابراین :
اگر می خواهیم زندگیمان مملو از رحمت و ارامش و نشاط باشد ، باید فقط دل به خدا ببندیم ، و اگر نعوذ بالله امیدمون به مردم باشد و اصلا برای خدا در زندگی جایی باز نکنیم ، ان وقت است که انواع بدبختی ها و اضطراب ها گریبانمان را خواهد گرفت ، چرا ؟ چون خداوند غیور است و به غیرتش بر می خورد که با وجود او دل به کس دیگری بسته شود .
ان شا الله امید همه ی ما فقط به جود و کرم خداوند باشد ، الهی امین .
جهت مطالعه ی بیشتر به کتاب تفسیر ایه ی نور علامه طهرانی مراجعه شود .
منابع :
1- سوره ی زمر ایه 36
وبلاگ:
Parvazkadeh.blog.ir
۹۶/۰۱/۲۶
ممنون که مطالعه کردید