پروازکده

خوش آمدید

پروازکده

خوش آمدید

آخرین نظرات
  • ۱۷ اسفند ۹۷، ۲۲:۰۵ - حبیب بهبودی
    ممنونم

                               

                                خدا برام بسه !


مقدمه :
 خیلی از ما ها برای اینکه به جایی برسیم ، دنبال پارتی و اشنا می گردیم ، یا مثلا اگر مریض شده باشیم ، فقط التماس دکترا رو می کنیم تا ما را خوب کنند . می خوام اینو بگم که ، نقش خدا تو زندگی ما گم شده ! شاید تو ظاهر بگیم خدا تو همه کاره ایی ، ولی تو قلبمون امید به غیر خدا داریم . و این مساله می تونه برای ما درزندگی اضطراب و اشوب ایجاد کنه ، چرا که این کار ما غیرت خدا رو به جوش میاره ! اگر می خواهید دلیل این حرفم رو بدونید ادامه ی مقاله رو بخونید ، مطمئن باشید ضرر نخواهید کرد ، ممنون از شما .
  
به این ایه ی عجیب توجه کنید :
* الیس الله بکاف عبده (1)
(ایا خداوند برای بنده اش کافی نیست ؟!)

 

این ایه چه مفهومی دارد؟
این ایه می فرماید که ، خدا برا بندهایش کافی است ، یعنی اگر توکاری گیر کردی ، اول نرو پیش مردم و از اونا کمک بخواه ، مردم کیلو چندن ، مردم خودشون مشکل خودشونو نمی تونن حل کنن ، اونوقت چرا ما امیدمون به مردم باشه ! اصلا مگر مردم رو کی افریده ؟ یا کی جون اونا رو می گیره ؟ خوب معلومه خدا ، پس چه دلیلی داره امید ما  به مردم باشه !
بنابراین هر وقت به مشکلی خوردیم ، خیلی با ارامش و امید بریم پیش خود خدا و به خدا بگیم ،( ای خدا تو همه کاره ی عالمی ، از تو می خواهم که این مشکل مرا برطرف کنی ) بعد ببین خدا چه گلستانی برات درست می کنه ، دیدم که دارم میگم .

 

چرا باید فقط به خدا تکیه کرد ؟
چون اصلا غیر از خدا عددی نیستن ، یعنی استقلالی از خود ندارن ، به عبارتی دیگر همه ی موجودات مخلوقات خداوند هستنند ، پس معنا ندارند انسان سرچشمه را ول کند ، بعد به سراغ اب های گل الود برود !

 

اگر دل به غیر خدا ببنیدم چی میشه ؟
زندگی سخت و طاقت فرسا میشه ، و چه بسا تبیه بزرگی از جانب خداوند بشویم !
برای این حرفم دلیل دارم که به یک مورد مشهور ان اشاره می کنم ، مثلا  حضرت یوسف (علیه السلام) در ان زمانی که به زندان رفته بود ، به یک شخصی که داشت به قصر پادشاه ان زمان می رفت ، فرمود : ای فلانی اگه رفتی پیش پادشاه ، به پادشاه بگو که خلاصه هوای ما رو هم داشته باشه !
همین حرف باعث شد به غیرت خدا بر بخورد ، و 7 سال دیگر یوسف را در زندان نگه دارد !
خداوند این کار را کرد تا به حضرت یوسف (علیه السلام) بفهماند که من همه کاره ی عالمم چرا امید به دیگری داشتی !
این داستان یک نمونه از هزاران اتفاق مشابه است که به خاطر مختصر گویی به همین یک داستان جالب اکتفا می کنیم .

 

بنابراین :
اگر می خواهیم زندگیمان مملو از رحمت و ارامش و نشاط باشد ، باید فقط دل به خدا ببندیم ، و اگر نعوذ بالله امیدمون به مردم باشد و اصلا برای خدا در زندگی جایی باز نکنیم ، ان وقت است که انواع بدبختی ها و اضطراب ها گریبانمان را خواهد گرفت ، چرا ؟ چون خداوند غیور است و به غیرتش بر می خورد که با وجود او دل به کس دیگری بسته شود .

 

ان شا الله امید همه ی ما فقط به جود و کرم خداوند باشد ، الهی امین .
جهت مطالعه ی بیشتر به کتاب تفسیر ایه ی نور علامه طهرانی مراجعه شود .

 

منابع :
1-  سوره ی زمر ایه 36

 

وبلاگ:
Parvazkadeh.blog.ir

 

 

 


موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۲۶
حبیب بهبودی

نظرات  (۳)

ممنون که مطالعه کردید


عالی بود
جالب بود 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی