پروازکده

خوش آمدید

پروازکده

خوش آمدید

آخرین نظرات
  • ۱۷ اسفند ۹۷، ۲۲:۰۵ - حبیب بهبودی
    ممنونم

۵ مطلب با موضوع «آرامش در پرتوی قرآن» ثبت شده است

                               

                                خدا برام بسه !


مقدمه :
 خیلی از ما ها برای اینکه به جایی برسیم ، دنبال پارتی و اشنا می گردیم ، یا مثلا اگر مریض شده باشیم ، فقط التماس دکترا رو می کنیم تا ما را خوب کنند . می خوام اینو بگم که ، نقش خدا تو زندگی ما گم شده ! شاید تو ظاهر بگیم خدا تو همه کاره ایی ، ولی تو قلبمون امید به غیر خدا داریم . و این مساله می تونه برای ما درزندگی اضطراب و اشوب ایجاد کنه ، چرا که این کار ما غیرت خدا رو به جوش میاره ! اگر می خواهید دلیل این حرفم رو بدونید ادامه ی مقاله رو بخونید ، مطمئن باشید ضرر نخواهید کرد ، ممنون از شما .
  
به این ایه ی عجیب توجه کنید :
* الیس الله بکاف عبده (1)
(ایا خداوند برای بنده اش کافی نیست ؟!)

 

این ایه چه مفهومی دارد؟
این ایه می فرماید که ، خدا برا بندهایش کافی است ، یعنی اگر توکاری گیر کردی ، اول نرو پیش مردم و از اونا کمک بخواه ، مردم کیلو چندن ، مردم خودشون مشکل خودشونو نمی تونن حل کنن ، اونوقت چرا ما امیدمون به مردم باشه ! اصلا مگر مردم رو کی افریده ؟ یا کی جون اونا رو می گیره ؟ خوب معلومه خدا ، پس چه دلیلی داره امید ما  به مردم باشه !
بنابراین هر وقت به مشکلی خوردیم ، خیلی با ارامش و امید بریم پیش خود خدا و به خدا بگیم ،( ای خدا تو همه کاره ی عالمی ، از تو می خواهم که این مشکل مرا برطرف کنی ) بعد ببین خدا چه گلستانی برات درست می کنه ، دیدم که دارم میگم .

 

چرا باید فقط به خدا تکیه کرد ؟
چون اصلا غیر از خدا عددی نیستن ، یعنی استقلالی از خود ندارن ، به عبارتی دیگر همه ی موجودات مخلوقات خداوند هستنند ، پس معنا ندارند انسان سرچشمه را ول کند ، بعد به سراغ اب های گل الود برود !

 

اگر دل به غیر خدا ببنیدم چی میشه ؟
زندگی سخت و طاقت فرسا میشه ، و چه بسا تبیه بزرگی از جانب خداوند بشویم !
برای این حرفم دلیل دارم که به یک مورد مشهور ان اشاره می کنم ، مثلا  حضرت یوسف (علیه السلام) در ان زمانی که به زندان رفته بود ، به یک شخصی که داشت به قصر پادشاه ان زمان می رفت ، فرمود : ای فلانی اگه رفتی پیش پادشاه ، به پادشاه بگو که خلاصه هوای ما رو هم داشته باشه !
همین حرف باعث شد به غیرت خدا بر بخورد ، و 7 سال دیگر یوسف را در زندان نگه دارد !
خداوند این کار را کرد تا به حضرت یوسف (علیه السلام) بفهماند که من همه کاره ی عالمم چرا امید به دیگری داشتی !
این داستان یک نمونه از هزاران اتفاق مشابه است که به خاطر مختصر گویی به همین یک داستان جالب اکتفا می کنیم .

 

بنابراین :
اگر می خواهیم زندگیمان مملو از رحمت و ارامش و نشاط باشد ، باید فقط دل به خدا ببندیم ، و اگر نعوذ بالله امیدمون به مردم باشد و اصلا برای خدا در زندگی جایی باز نکنیم ، ان وقت است که انواع بدبختی ها و اضطراب ها گریبانمان را خواهد گرفت ، چرا ؟ چون خداوند غیور است و به غیرتش بر می خورد که با وجود او دل به کس دیگری بسته شود .

 

ان شا الله امید همه ی ما فقط به جود و کرم خداوند باشد ، الهی امین .
جهت مطالعه ی بیشتر به کتاب تفسیر ایه ی نور علامه طهرانی مراجعه شود .

 

منابع :
1-  سوره ی زمر ایه 36

 

وبلاگ:
Parvazkadeh.blog.ir

 

 

 


۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۵۳
حبیب بهبودی

                             

                     
                        چرا زندگی برای ما سخته ؟!

 

مقدمه :
خیلی از ما ها زندگی برامون سخته ، یعنی یا از مریضی هامون می نالیم ، یا از بی پولی هامون می نالیم ، یا خلاصه هزارتا بدبختی داریم که هرکدوم زندگی رو برامون سخت کرده .
دوستان عزیز به نظر شما چرا ما انسان ها در سختی زندگی می کنیم ؟ ایا امکان دارد که زندگی ما در ارامش باشد و رنگ سختی را نبینیم ؟
بریم پیش خدا ، ببینیم خداوند چه می فرماید ، ونظر خداوند درباره ی زندگی سخت و زندگی آسان چیست ؟ پس ما را تا اخر این مقاله دنبال کنید ، قطعا ضرر نخواهید کرد .

 

به این آیه ی عجیب توجه کنید :
*مَن أعرَضَ عَن ذِکرِی فإنّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنکاً (1)
(و هرکس از یاد من روی گردان شود، زندگی برایش سخت و تنگ خواهد شد .)

 

مفهوم این آیه چیست ؟
این آیه خیلی جالبه ، به این معنا که خیلی صریح و جدی می فرماید ، اگر یاد خدا در زندگی نباشد زندگی سخت می شود ، و این هشدار چند معنا دارد :
1- زندگی سخت نیست ، ما آن را سخت می کنیم !
2- چرا زندگی را سخت می کنیم ؟ چون در زندگی یاد خدا نیستیم !
3- اگر زندگی سخت شد ،چه می شود؟ هزاران اضطراب و اشوب به زندگی ما وارد خواهد شد !

 

 

یاد خدا بودن چه جوریه ؟ تا با یاد خدا زندگی برامون سخت نشه !
یه مثال بزنم تا بفهمیم به یاد خدا بودن چه جوریه !
     برای همه ی ما در زندگی اتفاقات ناگواری افتاده که انسان یک مرتبه از شدت ناچاری می گوید : مثلا یا ابوالفضل به دادم برس ، یا حسین خودت کمکم کن ، یا صاحب الزمان به دادم برس ، این را می گویند توجه ! یعنی شخص در آن لحظه دیگر به هیچ کسی امیدی ندارد و مستقیم می رود در خانه ی این بزرگواران و حتما هم از جانب این بزرگواران کمک رسی خواهند شد .
توجه به خدا ، هم همینطور است یعنی انسان باید به صورت 100% از غیر خدا دل بکند و فقط امید به خدا داشته باشد ، به این می گویند یاد خدا بودن !

 

 

چرا اگر یاد خدا باشیم زندگی آسان می شود :
چون مصیبت و سختی در زندگی را دیگر سختی نمی بینیم وبلکه آن سختی و مصیبت را پلی می بینیم برای رسیدن به خدا ، یعنی بواسطه ی صبر و راضی بودن نسبت به آن سختی خداوند مقامات ما را افزایش می دهد ، به این صورت که اگر بگوییم خدا یا هر بلایی بر سرم بیاوری من راضی به رضای تو ! در اینجاست که اگر برآن سختی صبر کنیم و ان را از جانب خدا بدانیم ، خداوند چنان مقاماتی به انسان می دهد ، که نه چشمی آن را دیده است و نه گوشی آن را شنیده است !
در این حالت دیگر سختی ها ی زندگی سخت نخواهد بود و بلکه از عسل هم شیرین تر خواهد شد ، چون قرار است آن سختی به یک شیرینی وصف نشدنی تبدیل شود ، و ان عبارت است از مقامات معنوی !

 

 

یک داستان واقعی برای روشن شدن مطلب :
یک عالمی بود به نام سید علی قاضی و این عالم یک شاگرد داشت به نام سید هاشم حداد ، این اقای سید هاشم حداد به استاد خود یعنی علی قاضی میگن ، استاد ، مادر زن من همیشه به من فحش و ناسزا می دهد ، و من می خواهم بابت همین قضیه از زنم طلاق بگیرم ، اقای قاضی که استاد ایشان بود می فرماید : این کار را نکن و برو صبرکن بر این مشکل !
چند روز از این ماجرا گذشت ، یک روز که سید هاشم حداد از سر کار به خانه می آمد ، یک مرتبه دید مادرزنش به خانه ی او امده ، ودراین هنگام دوباره مادر زنش شروع کرد فحش دادن به ایشان ، و ان قدر مادرزنش به او فحش داد که طاقت سید هاشم حداد سرامد و بدون اینکه چیزی به مادر زن خود بگوید از خانه بیرون زد . در همین حال یک مرتبه دید سید هاشم حداد دوتا شده است !
یکی سید هاشم حدادی که همیشه غم وغصه داره
و یکی سید هاشمی که گرد غم وغصه ی تمام عالم بر روی او نمی نشیند !
وقتی این مکاشفه برای او پیش آمد ، سریع رفت و به پای مادر زن خود افتاد و گفت فکر نکنی من از دست شما ناراحت ، هر چی می خوای بگو !!
بله دوستان عزیز یاد خدا بودن یعنی راضی بودن به هر چه خدا به ما بدهد ، و در این حالت سختی هم به فرصتی برای رسیدن به خدا تبدیل خواهد شد.

 

بنابراین :
اگر در زندگی متوجه خدا نباشیم ، و نقش خدا را در زندگی پیدا نکرده باشیم قطعا زندگی به جهنمی تبدیل خواهد شد و صبح و شب بر ما نخواهد گذشت الا با آشوب و گرفتاری .
ولکن اگر در زندگی همیشه یاد خدا باشیم ، سختی ها ی زندگی تبدیل به فرصت هایی می شود تا به خدا برسیم ، چون هدف برای ما رسیدن به خدا شده است .

 

 

ان شاالله خداوند توفیق توجه به خودش را به همه ی ما عنایت کند ،الهی امین .
جهت مطالعه ی بیشتر به کتاب تفسیر ایه ی نور علامه طهرانی مراجعه شود .

 

منابع :
1- سوره ی طه ، ایه ی 123

 

2- کتاب روح مجرد ، قسمت صبر بر مشکلات
وبلاگ :

 

PARVAZKADEH.BLOG.IR


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۲۲:۳۳
حبیب بهبودی





  کیا تو عالم غم و غصه نداره ؟؟


 

مقدمه :
من که تو عمرم کسی رو ندیدم که بگه من غم و غصه ایی ندارم ، یعنی هر کی رو که نگاه می کنی  می ناله !
یکی پول نداره ناراحته ، یکی بچه دار نمیشه صبح تا شب غصه می خوره ، یکی مریض شده و خوب هم نمیشه و از افسردگی داره دق می کنه ، یکی هم همه چیز داره ، یعنی خونه داره ، ماشین داره ، زن داره ، بدنش سالمه و مریض نیست ، و خلاصه توپ تکونشون نمیده ، اینا هم یه غم بزرگی دارن ، و اون عبارت است از مرگ ، ببخشیدا این افراد مثل ... از مرگ میترسن ! چرا ؟ چون می بینه ای بابا تو رفاه کامل بسر می بره ، ولی داره پیر میشه و هر لحظه امکان داره بمیره و همه ی این مال و اموال را باید بزاره و بره به سینه ی قبرستون و خوراک مورچه ها بشه !!
دوستان عزیز ،همه انسان ها غم و غصه دارن ، ولی خدا می فرماید یه دسته از انسان ها هستند که غم و غصه و بدبختی ندارن ! به نظر شما این افراد چه کسانی هستنند ؟ ایا ما هم می توانیم جزو این افراد باشیم و غم و غصه ایی نداشته باشیم و همیشه در آرامش زندگی کنیم ؟ برای جواب این سوالات ادامه ی این مقاله رو بخونید ، مطمئن باشید ضرر نخواهید کرد .
 
به این آیه ی عجیب توجه کنید :
ألَا إنَّ أوْلِیَاء اللَهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یَحْزَنُونَ (1) 
آگاه باش که : هیچگونه ترس و وحشتى براى اولیاى خدا نیست، و هیچوقت اولیا ء خدا  غصّه‏دار و اندوهگین نمى‏شوند.

 

 * چند سوال مهم برای روشن شدن مفهوم این آیه : 
 1- چه کسانی طبق این آیه غم و غصه ندارن ؟
کسی که (ولی خدا) باشد . 

 

 2- ولی خدا به چه کسی میگن ؟  
ولی خدا کسی است است که بین خودش و خدا حجابی باقی نگذاشته است ، یعنی فانی در ذات پروردگار شده است .
فرض کنید قطره ی بیوفتد در یک اقیانوس ، ایا دیگر می توان آن قطره را پیدا کرد ؟! نه ، هرگز. اولیا خدا هم مثل یک قطره افتاده اند در اقیانوس ذات پروردگار و دیگر اثری از وجود انها باقی نمانده است !  به همچنین شخصی ولی خدا می گویند.

 

3- چرا این شخص (ولی خدا ) دیگر غم و غصه ندارد ؟  
الف) چون اولیا خدا فانی در خدا شدن  .     ب)  خدا هم غم وغصه ایی نداره .
 نتیجه :پس این افراد هم غم وغصه ایی ندارن ! به همین راحتی ، دودوتا چهارتا .

 

4- آیا ما هم می توانیم ولی خدا شویم و همیشه تو آرامش باشیم  ؟
اره ، اگر با صداقت و پاکی دل از خدا بخواهیم که ما را جزو اولیاء خودش بکنه ، مطمئن باشید خداوند شرایطی را برای ما مهیا خواهد کرد که بتوانیم به این مقصود برسیم ، و تمام اولیاء خدا هم ازهمین درخواست از خدا شروع کرده اند و از خداوند خواسته اند که ، خدایا ما را جزو اولیاء خودت قرار بده ، و خدا هم که بخیل نیست ، اصلا منتظره که یک نفر این دعا رو بکنه تا براش اجابت کنه ! پس این راه برای همه هموار است ، و چیز محالی نمی باشد .
 (گر گدا کاهل بود ، تقصیرصاحب خانه چیست .)

 

بنابراین :
هرچقدر هم پول دار باشی ، 10 تا هم ماشین داشته باشی ، 20 تا هم ویلا تو کل دنیا داشته باشی  بازم غم تو را رها نخواهد کرد ، چون غم درون انسان، یک چیز فطری است و فقط با کانکت شدن با خدا برطرف میشه و دلیل این حرفم ، این ایه ی قرانه :
 الا بذکر الله تطمئن القوب
 (اگاه باشید فقط با یاد خدا قلب ها آرام می گیرد. )
پس طبق گفته ی قران فقط اولیا خدا غم وغصه ندارن ! چون اولیا خدا مثل یک قطره افتادن تو اقیانوس ذات پروردگار وچون خدا غم و غصه ای نداره ،اولیاء خدا هم که تو این اقیانوس افتادن غم و غصه ایی ندارن.
و همچنین تمام انسان ها قابلیت این را دارند که یک ولی خدا بشوند و همیشه در آرامش زندگی کنند ، چون به فرموده ی قران همه ی ما خلیفه الله (3)( جانشین خدا روی زمین ) هستیم . اللهم الرزقنا و علیکم 

 

ان شا الله خداوند به همه ی ما توفیق مقام ولایت را عطا بفرماید ، الهی امین .
جهت مطالعه ی بیشتر به کتاب معاد شناسی جلد 3و امام شناسی جلد 4 علامه طهرانی رجوع شود .

 

منابع:
1- سوره ی یونس . ایه ی 62
 2- سوری الرعد .ایه ی 28

 3- سوره ی بقره ی ایه ی 30 ( انی جاعل فی الارض خلیفه )

وبلاگ :
PARVAZKADEH.BLOG.IR

 


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۰۷
حبیب بهبودی


وقتی یک مشکلی پیدا کردیم ، چطوری خودمونو اروم کنیم ؟!


مقدمه :
همه ی ما مصیبت دیده هستیم ، یکی رو می بینی باباش مرده ، یکی رو می بینی داداش تصادف کرده و مرده ، یکی عموش مرده ،یکی داییش مرده و خلاصه دنیای ما همیشه پراز درد سره بوده وهست وخواهد بود، یعنی تا می خوای یه لذتی از زندگی ببری یه دفعه یه اتفاق ناگوار میوفته ، وضد حال میزنه به حالمون ! اینم بگم جالبه ، یه دوست داشتم باباش فوت کرد بعد از چند ماه زد داداشش هم تصادف کرد و مرد ، هیچی دیگه این رفیق ما به حدی از عصبانیت رسید که داشت به خدا و پیغمبر (نعوذ بالله ) کفر می گفت !
دوستان عزیز به نظر شما در این مواقع باید چه کار کنیم تا اروم بشیم ، اگر من راهکار بدم ، اروم  نمی شید که هیچ ، صدبرابر هم بدتر خواهید شد ، پس بریم پیش خدا و ببینیم خدا تو قران چه راهکاری رو فرموده ، پس تا اخر با ما باشید . مطمئن باشید ضرر نخواهید کرد .

 

به این آیه ی عجیب توجه کنید :
وَ بَشِّرِ الصبِرِینَ* الَّذِینَ إِذَا أَصَبَتْهُم مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّآ إِلَیْهِ رجِعُونَ {1}
{بشارت بده صبر کنندها را ، کسانی که وقتی مصیبتی به آنها می رسد می گویند همانا ما از خداییم و بسوی او هم برمی گردیم .}
 
خوب این آیه منظورش چیه :
این ایه جالب  می فرماید  که ، اگه مصیبتی برات پیش اومد ، عصبانی نشو ، استرس نگیر، افسردگی نگیر ، به اینو اون بد و بی را نگو ،  خوب پس چی کار باید کرد ؟ خداوند می فرماید خودتو با این کلمه { انا لله واناالیه راجعون } اروم کن !

 

سوال:
چرا باید در هنگام مصیبت این جمله ی { انا لله وانا الیه راجعون } را بگوییم تا اروم بشیم !

 

جواب :
چون معنی ساده وراحت این جمله اینه که ،  خدا همه کاره ی عالمه ! و ما هم به پای خودمون تو این دنیا نیومدیم بلکه خدا ما رو اورده و خودش هم هر لحظه بخواد ما رو می بره ! پس وقتی همه چیز دست خداست ، چرا ما باید در مصیبت ها به کفر گویی و افسرگی روی پیدا کنیم !

 

یه مثال بزنم تا مطلب کامل کامل روشن بشه :
عجب مثالی ، به به ، حضرت زینب سلام الله علیها  مصداق کامل این آیه است ، چون همه چیز رو از خدا می دیدند و اصلا غیر از خدا توی این عالم چیزی را نمی دیدند!  به همین دلیل در بدترین مشکلات و مصیبت ها که همه ی شما از آن اطلاع دارید نه تنها شکایتی نمی کردند بلکه با نشاط و فرح عجیبی این جمله ی تاریخی را فرمودند: 
 {ما رایت الا جمیلا }(2)
  ندیدم چیزی را به جز زیبایی !!
عجبا ، کشتن برادر کنار چشمان انسان زیبایست !؟ روسری را از سر برداشتن برای کسی که سرتا پا عفت و حیاست زیباییست !؟ به اسارت رفتن توسط یک مشت انسان حرام زاده زیباییست ؟! 
بله زیباییت ، کسی که به حقیقت توحید برسد ، این مصائب براش زیباست و این مشکلات برایش از عسل هم شیرین تر خواهد بود.  

 

بنابراین :
گفتن این جمله یعنی اینکه ، متوجه باش خدا همه کاره ی این عالمه و وقتی اینو انسان بفهمه ، یعنی کاملا حقیقت این آیه رو درک کنه نه اینکه فقط تو لفظ این جمله رو بگیم و از مفهوم اون خبری نداشته با شیم ، نه ، واقعا به حقیقت ان رسیده باشیم ،در این حالت مصائب و مشکلات برایمان راحت می شود ، دقیقا مثل شاگرد های مکتب امام حسین ( علیه السلام ) که در روز عاشورا با آن همه مشکلات و اتفاقات سخت ، هیچ گلایه ایی نکردند ، و بلکه حاضر بودنند صد بار زنده بشن و باز در این راه فدای امامشان بشوند ! چرا ؟ چون این حقیقت ها را فهمیده بودند !
پس با تامل روی این آیه می توانیم در مشکلات و سختی ها به ارامش دست پیدا کنیم ، ان شاالله 

 

ان شالله خداوند توفیق فهم توحید خودشو به ما عنایت کنه ،الهی امین.
جهت مطالعه ی بیشتر به جلد 5 معاد شناسی علامه طهرانی شود .

 

منابع :
1- سوره ی بقره .ایه 155
2- لهوف ابن طاووس ، ص224

 

وبلاگ :
Parvazkadeh.blog.ir

 


۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۲۹
حبیب بهبودی

                           

                          تفسیر الحمدلله چیست ؟

 

مقدمه :

یک شاخه گل جلویتان می گذارید ، می گویید : به به عجب گلی ،چقدر این گل قشنگ است ، چه بویی دارد ، چه طراوتی دارد ، چه شاخه ای دارد ، این گل رنگین در وسط این شاخه ها ی سبز ، چه خود نمایی می کند !

یا مثلا ، کنار یک رودخانه نشسته اید ، و می گویید : عجب اب توپیه ، عجب منظره ی بکریه ، عجب درخت ها و کوه ها ی زیبایی اند !

یا مثلا ، یک ادم خوشکل رو می بینید ، و شروع می کنید به تعریف کردن از آن و هزاران مثال دیگر....

 

خدا می گوید :

نگو چه گل قشنگی ، بگو چه خدای قشنگی ! نگو چه کوه و درخت قشنگی ، بگو چه خدای قشنگی ! نگو چه انسان قشنگی ، بگو چه خدای قشنگی !  

 

سوال :

چرا باید این طوری بگیم ، مگه چه اشکالی داره از همون شی تعریف کنیم ؟

جواب :

ایه ی اولی که تو نماز می خونیم چیه ؟

الحمد لله رب العالمین (1)

حمد و ستایش فقط مخصوص خدای جهانیان است.

اون لامی که بر سر کلمه ی الله اومده لام تخصیص نام داره ، یعنی هر ستایش و تمجید و تعریفی اختصاص به خدا داره و بس .

منتهی خدا یک جلوه انداخت و این موجودات را روشن کرد ، ولی متاسفانه ، ما این جلوه ها و کمالات موجودات را از خود موجود می بینیم در حالی که اون موجود  مخلوقی بیش نیست ، و چیزی از خود ندارد ، و مانند یک سایه است برای یک درخت تنومند ! و خداوند ان درخت است و این موجودات همه سایه ی آن درخت بزرگ می باشند ! پس ستایش واقعی را باید از ان درخت کرد ، نه از سایه ی ان !

 

 

اکثر مردم نمی توانند این مطلب را بفهمند !

فهم این مساله که تعریف ها همه اختصاص به خدا دارد کمی سخت است و همه ی مردم این استعداد و ظرفیت را ندارند که این حقیقت را بفهمند ! وخداوند در قران می فرماید :

قل الحمدلله بل اکثرهم لا یعقلون (2)

بگو حمد در تمام مراتبش اختصاص به خدا دارد ولی اکثر مردم نمی فهمند .

پس خداوند در این ایه می فرماید : حمد اختصاص به خدا دارد ولی اکثر مردم این را نمی فهمنند ! یعنی معنای حقیقی کلمه ی الحمدلله را افراد کمی ادراک می کنند .

 

سوال :

چرا افراد کمی این حقیقت را می فهمند ؟

 جواب:

چون اکثر مردم دنیا دو دستی چسبیدن به این دنیای زود گذر، و به طور کلی وقتی را برای خود و خدای خود خالی نکرده اند ، پس قطعا حقایق عالم هستی را درک نخواهند کرد !

و دلیل این حرف هم فرمایش حضرت ابا عبدالله علیه السلام است که می فرمایند :

إنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیَا، وَالدِّینُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ، یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ؛ فَإذَا مُحِّصُوا بِالْبَلآءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ. (3)

 مردم بندگان دنیا هستند، و دین چون آب دهانیست که بر روى زبانهاى آنان جارى است، و تا جائیکه معیشت‏هاى آنان فراوان است، متعهّد و حافظ دین هستند؛ امّا زمانیکه به بلایا و مشکلات آزمایش شوند، دینداران حقیقى به شماره اندک خواهند بود!

 

بنابراین :

هر وقت خواستیم ازچیزی تعریف کنیم یاد این ایه از سوره ی حمد بیوفتیم و بفهمیم که لایق اصلی تعریف درخت است نه سایه ی ان !

 و این را هم بدانیم که گرچه عده ایی اندک دین داران واقعی هستنند، ولی انسان نباید ناامید از رحمت الهی باشد و باید با توسل و توکل خواستار هدایت خود از جانب پروردگار باشد ، که قطعا خداوند به خواسته ی ما ترتیب اثر خواهد داد .

 

ان شالله خداوند به همه ی ما توفیق فهم واقعی دین را بدهد . الهی امین.

جهت مطالعه ی بیشتر به کتاب تفسیر ایه نور علامه طهرانی مراجعه شود.

 

منابع :

1- سوره ی حمد ، ایه ی1

2- سوره ی عنکبوت ، ایه 63

3- مقتل خوارزمی ص237

 

وبلاگ :

Parvazkadeh.blog.ir


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۶ ، ۲۲:۱۷
حبیب بهبودی