درمان اصلی مشکلات جنسی

درمان مشکلات جنسی در مجرد ها!

طرح مشکل :

قوه ی جنسی در همه ی انسان ها ی سالم وجود دارد، و همانطور که انسان برای رفع تشنگی باید اب بنوشد، برای رفع قوه ی جنسی نیز باید راهکاری پیدا کند.

قوه ی جنسی در افراد مجرد بعضا مشکلات حادی را به وجود می اورد ، به شکلی که شاید بعضی از این افراد دچار انحرافات اخلاقی شوند، و متاسفانه با بالا رفتن سن ازدواج و وجود شبکه های مجازی مبتذل ، این معضل خود را بیشتر نشان میدهد، حتی یک اماری منتشر شده بود که می گفت از هر 4 نفر در تیمارستان یک نفر به خاطر مشکلات جنسی بستری شده است!(1)

راه حل مشکل:

بدون تعارف تنها راه کار برای جواب دادن به این قوه ی جنسی ازدواج دائم است، و راهکارهای دیگر، مثل: نخوردن غذاهای محرک، بی کار نبودن و... برای کنترل این قوه حکم مسکن را دارد و درمان نمی باشد .

چرا ازدواج درمان اصلی قوه ی جنسی است؟

زیرا وقتی انسان ازدواج کند قوه ی جنسی انسان کاملا ارضاء می شود و اگر انسان مقداری متدین باشد، دیگر هیچ مشکلی از لحاظ مشکلات اخلاقی پیدا نخواهد کرد، چون قوه ی جنسی کاملا تخلیه شده و بستر بسیاری از مفاسد از بین خواهد رفت .

کسانی که ازدواج نکرده اند چگونه این قوه را به طور صحیح کنترل کنند؟

همانطور که گفته شد، تنها راه حل صحیح و حلال و عاقلانه برای کنترل صحیح قوه ی جنسی ازدواج دائم می باشد، ولی کسانی که ازدواج نکرده اند، باید از یک سری مسکن ها استفاده کنند، مثلا غذا های تحریک کننده نخورند، بی کار نباشند( بی کاری منشا خیلی از فساد ها است )،از دیدن هر گونه تصاویر مبتذل دوری کنند، از خدا کمک بگیرند(خداوند خالق ماست و نسبت به احوال بندگانش بی تفاوت نیست) و...

سن ازدواج دائم در اسلام در چه سنی است؟

سن ازدواج از لحاظ دینی سنی است که زن یا مرد به بلوغ برسند، یعنی در دختران حدودا در سن 13 سالگی ودر پسران 15 سالگی(2)، شاید بپرسید این سن خیلی زود است! جواب این است که  اولا : وقتی این قوه در ما تشکیل شد باید برای کنترل ان فکری کرد، که خداوند همین سن را برای ازدواج ما قرار داده است! ثانیا :در همین 100 سال پیش شاید 80 درصد ازدواج ها در همین سن ها انجام می شد، زیرا هم مردها و هم زن ها بنیه های قوی داشتن و این مساله برای انها غیر عادی نبود و برای ما الان غیر عادی جلوه می کند .( از قدیمی ها بپرسید کاملا تایید می کنند)

نتیجه :

کسی که قوه ی جنسی زندگی ان را تحت شعاع خود قرار داده است، اگر متاهل باشد کارش بسیار اسان است و فقط با کمی تقوی می توانند زندگی سالمی داشته باشند ولی اگر مجرد باشد تنها راه درمان ازدواج می باشد و تا قبل ازدواج باید با یک سری مراقبت ها خود را کنترل کند زیرا خواستن توانستن است .

پیامبر اکرم (صل الله علیه واله) می فرمایند:

النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی‏

ازدواج، سنّت  من است. هر کس از سنّت من رویگردان شود از من نیست.

 

منابع:

1 کتاب گناهان کبیره، قسمت استمناء

2 کتاب رساله ی نکاحیه ی علامه طهرانی ، قسمت ازدواج زنان مطلقه

3 جامع الأخبار، ص 101، مطبعة حیدریة، نجف،

 

مقصر اصلی در ماجرای آتنا کیست ؟

                    مقصر اصلی ماجرای آتنا کیست ؟

 

همه ی ما ماجرای آتنا را شنیده ایم، همه ی ما مقصر اصلی را آن مرد

بی رحم می دانیم، در حالتی که آن شخص که این عمل را با آتنا انجام

داده است، یک شبه این طور نشده، بلکه عوامل متعددی وجود داشته تا

این شخص این کار را انجام بدهد، که بنده به بعضی از آنها اشاره

 میکنم : 

1- ماهواره 2- کانال های مستهجن تلگرام 3- بدحجابی و بی حجابی

زنان و دختران جامعه 4- دوری از انجام دستورات دینی،

این 4 علت باعث می شود شخص آن فطرت پاک خود را از دست

بدهد و تبدیل به موجودی بشود دست به هر کاری می زند، اوج این

وقاهت را می توان در کشورها ی غربی دید که علاوه بر جواز، لواط

و ازدواج همجنسگرایان ، جدیدا نزدیکی با محارم و کودکان را به راه

انداخته اند ! (نعوذ بالله))

 

دوستان عزیز:

اگر از مسیری که پیامبر خدا (صل الله علیه واله) برای ما ترسیم کرده

است فاصله بگیریم، در انتها به همین افکار غرب گرایانه سوق پیدا

خواهیم کرد و آن وقت ماجراهایی مثل آتنا را به کرار مشاهده خواهیم

کرد.

یک مثال :

وقتی پیامبر خدا (صل الله علیه واله ) می فرمایند : نگاه به نامحرم

تیری زهرآلود از ناحیه شیطان است. هر کس از ترس خدا آن را ترک

گوید، خدا به او ایمانی می‌دهد که شیرینی‌اش را در دل احساس کند.

(1) وقتی ما این دستور را گوش نمی کنیم، به مرور افکار و

تصورات ذهنی ما عوض می شود، و ماجراهایی مثل آتنا رخ می دهد.

 

منابع:

1 بحار الانوار، ج 104، ص 38

اول خدا بعد خدمت خلق

     

عبادت به جز به خدمت خلق نیست ، حرف مزخرفی است !

 

مقدمه:

تو کوچه بازار که راه بری ، یک سری اشعاری رو تو در و دیوار ها می بینی ، مثل این شعر :

عبادت بجز خدمت خلق نیست                        به تسبیح وسجاده و دلق نیست

  این شعر خیلی باب شده و حتی بعضی از مغازه دارها هم سر در مغازه ی خود این شعر رو می زنن ،و به ان افتخار می کنن . حالا به نظر شما این شعر درست است ؟ یعنی از نظر دین اسلام این شعر مورد تایید است ؟ برای جواب این سوال پیشنهاد می کنم که این مقاله ی کوتاه را بخونید و مطمئن باشید ضرر نخواهید کرد .

 

توضیح :

بهترین کاراین است که ببینیم ، اسلام چه نظری در این باره دارد ، من شما را با حضرت علی ( علیه السلام ) تنها می گذارم تا ببنید ایشان چه نظری در این باره دارد !

حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه به مالک اشتر می فرماید :

واجعل لنفسک فیما بینک و بین الله افضل تلک المواقیت ! (1)

ای مالک اشتر بهترین اوقات شبانه روز را برای خلوت با خدا قرار بده

 

دوسوال :

1- مالک اشتر که بود ؟

کسی بود که حضرت علی علیه السلام اورا حاکم مصر کرده بود تا امور مسلمین را انجام دهد.

 

2- هدف حضرت علی علیه السلام با فرمودن این جمله به مالک اشتر ، ان هم زمانی که او را به عنوان حاکم مصر قرار داده، چه بود ؟

حضرت علی علیه السلام می خواهد به مالک اشتر بگوید ، پرداختن به امور مردم و مسایل شرعیه و اجتماعیه ی مردم به جای خود  ولی مهم تر وبالاتر از این مسایل ، پرداختن به مسایل روحی و نفسی خود توست ! که در حکم اکسیژن برای بدن توست ، و بدون او از بین خواهی رفت .

 

یک مثال :

 نگاه کنید دوستان ،مسایل روحی و معنوی مثل اکسیژن و اب و غذا می ماند ، ایا ممکن است کسی بگوید من اب نمی خورم ، و یا غذا نمی خورم ، خوب اگر نخورد می میرد ، و از بین میرود و دیگر جان و نفسی نمی ماند تا به درد مردم برسد و حوایج انها را براورد ! یعنی خدمت خلق همه چیز انسان نیست ، بلکه همه چیز انسان پیدا کردن خداست ! که اگر خدا را پیدا کنی ، قطعا به مردم هم بهترین خدمت را خواهی کرد ، شک نکن .

 

بنابراین :

این جمله که { عبادت به جز خدمت خلق نیست ، غلط است } زیرا این جمله می گوید ،عبادت فقط کمک به مردم است در حالی که حضرت علی علیه السلام به حاکمان خود هم دستور می دانند علاوه برکمک به مردم باید بهترین وقت خود را برای عبادت و ارتباط با خدا بگذارید .

 

ان شالله خداوند توفیق فهم درست مسایل دین را به همه ما عنایت کند . الهی امین

جهت مطالعه ی بیشتر به کتاب اسرار ملکوت جلد 2 استاد طهرانی مراجعه شود.

 

منابع:

1- نهج البلاغه {عبده} . جلد 3 .ص103

 

وبلاگ:

PARVAZKADEH.BLOG.IR

رجوع جاهل به عالم بر اساس ایات قران

 

 

                                                                         (اگر نمیدونی برو پیش اهلش)

مقدمه :

متاسفانه خیلی از ما انسان ها فکر می کنیم ، همه چیز را می دانیم و خود را بی نیاز از همه می دانیم ، و برایمان سخت است که فردی بخواهد ما را نصیحت کند و چیزی به ما یاد بدهد .

ولی طبق ایه ی قران علمی که خدا به ما داده است ، بسیار کم است و ما توانایی ان را نداریم که در تمامی علوم استاد شویم !

ایه ی قران می فرماید : ما اتیتم من العلم الا قلیل (1) {به شما از درجات علم به مقدار کم داده شده است. }

 

 قانون رجوع به عالم بر اساس این ایه :

به این ایه هم  توجه کنید : یا ا بَتِ انَّى قَدْ جائَنى مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنى اهْدِکَ صِراطاً سَوِیّاً (2)

{اى پدر به درستى که از جانب خدا به من علمى رسیده است که آن علم به تو نرسیده بنابراین از من پیروى بنما تا تو را در راه راست و مستوى راهنمائى کنم.}

 

مفهموم این ایه چیست ؟

 حضرت براهیم در این ایه عالم است و حضرت آزر جاهل و خداوند به حضرت آزر می فرماید برای اینکه به سعادت برسی از حضرت ابراهیم پیروی کن !

این ایه می گوید :

اگر کسی می خواهد به مقصد برسد و به عبارتی راه راست را برود ، چاره ایی ندارد الا اینکه به عالم رجوع کند ، یعنی اگر در چیزی علم نداشت ، به کسی که علم دارد رجوع کند ، تا اینکه تیر را به هدف بزند .

 

یک مثال:

مثلا یک شخص نمیتواند در 80 سال زندگی 200 تا مدرک دکتری بگیرد بلکه خیلی خودش را بکشد 20 تا مدرک می گیرد و در ان رشته ها خبره می شود !

پس حتما انسان در بسیاری از رشته ها جاهل است و باید به عالم رجوع کند ، چون عمر انسان کوتاه است و این عمر کوتاه نمی تواند تمام علوم را یاد بگیرد .

پس ایه قران می فرماید که جاهل برای اینکه راه راست را پیدا کند ، باید به عالم رجوع کند.

 

بنا براین:

هم عقل و هم شرع به ما میگوید که ، جاهل باید به عالم رجوع بکند ، در غیر این صورت ضرر خواهد کرد!

ان شالله خداوند توفیق دهد تا همه ی ما به انچه میدانیم عمل کنیم . الهی امین

جهت مطالعه ی بیشتر به کتاب امام شناسی علامه طهرانی جلد 3مرا جعه شود.

 

منابع:

1- سوره ی اسرا ایه 85

2- سوره ی مریم ایه 43

 

وبلاگ :

Parvazkadeh.blog.ir

 

بی معررررررررررررررررررررفت!!!

می بینی از روی بی پولی اومده ، چرا سو استفاده میکنی ! به تو ام میگن مرد !

من نمیگم پولتو بنداز صندوق صدقات ، بعد یه معتاد بیاد با یه سیخ همه اش رو بکشه بیرون !

من نمیگنم پولتو بده به کمیته ی امداد و جاهای دیگه که همه ی پولتو بکشن بالا ، یعد یه اب ام روش بخوره !

ولی از همه خواهش میکنم که اگر کسی وضع مالیش خوبه ، به این بی پول ها کمک کنه !

یارو به خاطر بی پولی بچه هاشو گذاشته تو بهزیستی !

یا رو به خاطر بی پولی تن فروشی میکنه !

به نظر من بی شرف ترین ادم ها اون کسانی هستنند که میدونن مثلا فلان زن از روی نداری داره تن فروشی میکنه ، ولی به جای اینکه به این زن کمک مالی بکنن از انها برای نفس کثیف خودشون استفاده میکنن ! خوب به تو هم میگن مرد ، این بدبخت از روی خوشی و شکم سیری این کارها رو نمیکنه ، چه اشکالی داره یه پول بهش بدی ، بعد بگی برو یا علی ! دیگه هم دنبال این کار ها نرو !

شاید بعضی از شما مملکت رو مقصر بدونید ! وبگید به ماچه ! بله مملکت مقصر هست ! ولی مرام و معرفت ما کجا رفته !

کجا هستنند اون مردهایی که یه جو معرفت و مرام و جوانمردی تو وجودشون بود !

حضرت علی علیه السلام مگر هرشب برای یتیم ها و فقیر ها غذا نمیبرد ! اونم چه جوری ؟ نمی اومد جلوی تلوزیون که 80 میلیون ادم بفهمه ، که این چه ادمه خوبیه ! بلکه روی خودش هم میپوشوند! تا کسی او را نبینه و احساس شرمندگی نکنه ! واصلا فقرا حضرت علی علیه السلام را ندیده بودنند !

اون قدر به این فقرا کمک کرده بود که روی شونه ی حضرت پینه بسته بود !

مگر تو نهج البلاغه امام علی علیه السلام نمیفرماید :{1}

قسم به خدا ، قسم به خدا ، یتیم را دریابید !

در جای دیگر میفرماید :{1}

یتیم کمر مرا شکست !

بنابراین :

همه ی ما از حضرت علی علیه السلام معرفت و مرام و کمک به فقرا را یاد بگیریم ! و این امام بزرگ را الگوی خود قراردهیم !

ان شالله خداوند به همه ما توفیق دهد تا در راه خدا انفاق کنیم . الهی امین .

جهت مطالعه ی بیشتر به کتاب اسرار ملکوت استاد طهرانی مراجعه شود

منابع :

نهج البلاغه ، وصیت حضرت به امام حسن علیهما السلام

اگه بلد نیستی ، و با پارتی بری جلو ، خدا اون دنیا پدرتو در میاره !!!

اگه بلد نیستی ، و بری جلو ، اون دنیا پدرتو در میارن !!!

به این حدیث توجه کنید :

{من ولی شیا من امور المسلمین فضیعهم ، ضیعه الله عزوجل }

کسی که ولی چیزی از کارها ی مسلمانان شود و بعد ان کار را ازبین ببرد ، خداوند هم او را ضایع خواهد کرد {1}

سوال :

منظور این حدیث چیه ؟

این حدیث معتبر میخواهد بگوید که اگر علم به ان کار نداری و یا صلاحیت نداری ، که این کار مسلمانان را بگیری ، نگیر !

چون اگر این کار را با پارتی بازی بگیری و بعد ، از پس ان بر نیایی ، ان وقت خدا هم عمر و سعادت تو را به خسران و بوار و هلاکت تبدیل خواهد کرد !!!

یک برداشت :

اگر کسی بخواهد خود را رهبر دینی معرفی کند ، باید این شخصیت به هیچ وجه من الوجه تعلقات دنیایی و میل به دنیا در او نباشد !!!

یه داستان :

یکی به من میگفت ، من یکی رو میشناسم که همیشه روزه میگیره ، و غذا های اونجوری نمیخوره ، و خیلی تواضع داره و....

من بهش چیزی نگفتم ، ولی تو دلم گفتم اینا مهم نیست !!! بلکه انسان در باطن نفس خود غرایز شیطانی دارد که مخفی هستنند !!! و پاک کردن این مسایل باطنی مهمه !!! نه نخوردن فست فود !!!

اون قدر تو تاریخ ادم هایی بودن که صبح تا شب تو مسجد قران میخوندند ، تا جایی که به انها کبوتر حرم میگفتنند !!! ولی تا یه موقعیت دنیایی براش پیش اومد ، قران رو بستنند و گفتنند من قران را برا اینجا میخواستم !!! و رفتن دنبال دنیا پرستیشون ! چرا ؟ چون باطن نفس خود را پاک نکرده بودند!!!

خوارج ، که از یاران حضرت علی علیه السلام بودنند ، همه پشیونی ها پینه بسته بود ! ولی چون باطن نفس خود را درست نکرده بودنند ، امام خود رو رها کردند و رفتنند دنبال امیال دنیوی خود !!!

یک تحلیل عقلی :

شاید برای شما جالب باشد که بدانید ، بعضی اوقات رئیس بودن و بقیه رو تحت نظر خود دیدن ، چنان لذتی دارد که اصلا لذت ها ی دیگر دنیایی پیش ان هیچ است !!!

به خصوص اگر بخواهی رهبر دینی مردم بشوی !

چرا ؟ چون همه رو با یک حرفت به این ور و با یک حرف دیگر به اون ور میتونی بکشونی !!!

و این لذت کجا و لذت ماکولات و مشروبات و لذائذ جنسی کجا !؟

پس باید مراقب بود که دین خود را به هرکسی نسپاریم !

چرا ؟ به این دلیل :

{اخوک دینک، فاحتط لدینک بما شئت}{1}

دین تو مثل برادر تو می ماند ، پس هرجوری که میتوانی از دینت محافظت کن !

نتیجه :

دوستان گلم ، عالم دینی باید علاوه بر اینکه ظاهر الصلاح باشد ، باید نفس نداشته باشد !!! یعنی خود را از منجلاب نفس اماره رها کرده باشد ، و وجود خود را به وجود حضرت حق متصل گردانیده باشد ! و تمام صفات و ملکات و غرائزش را با یک تحول و تبدل جوهری به صفات حضرت حق متحول کرده باشد ! و اثری از اثار مخفییه ی نفس اماره در وجودش باقی نمانده باشد !
اگر همچنین شخصی را دیدید ، حتما به دنبالش بروید ! که این شخص میتواند یک استاد کامل باشد در راه خدا !!! و همچنین شخصی همیشه وجود دارد و باید از خدا بخواهیم تا عنایت کند !!!

ان شا الله خداوند توفیق دهد فهم ما نسبت به مسایل دینی بهتر باز شود !

جهت مطالعه ی بیشتر به کتاب اسرار ملکوت ، جلد 2 ، مراجعه شود .

منابع :

1- بحار الانوار ، ج72 ، ص 345

2- کتاب رسایل ، بخش اماره

لینک ارجاع :

http://motaghin.com/

عبادت به جز خدمت خلق نیست ، حرف مزخرفیه !!!

 عبادت به جز به خدمت خلق نیست ، حرف مزخرفی است !
حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه به مالک اشتر میفرماید :

واجعل لنفسک فیما بینک و بین الله افضل تلک المواقیت !{1}

{ ای مالک اشتر بهترین اوقات شبانه روز را برای خلوت با خدا قرار بده }

مالک اشتر که بود ؟

کسی بود که حضرت علی علیه السلام اورا حاکم مصر کرده بود تا امور مسلمین را انجام دهد .

سوال :

هدف حضرت علی علیه السلام با فرمودن این جمله به مالک اشتر ، ان هم زمانی که او را به عنوان حاکم مصر قرار داده، چه بود ؟

جواب :

حضرت علی علیه السلام میخواهد به مالک اشتر بگوید :
پرداختن به امور مردم و مسایل شرعیه و اجتماعیه ی مردم به جای خود ! ولی مهم تر وبالاتر از این مسایل ، پرداختن به مسایل روحی و نفسی خود توست !

یک مثال :

مسایل روحی و معنوی مثل اکسیژن و اب و غذا می ماند ! ایا ممکن است کسی بگوید من اب نمیخورم ، و یا غذا نمیخورم ، خوب اگر نخورد می میرد ، و از بین میرود و دیگر جان و نفسی نمیماند تا به درد مردم برسد و حوایج انها را براورد .

بنابراین :

این جمله که { عبادت به جز خدمت خلق نیست ، غلط است } زیرا این جمله میگوید عبادت فقط کمک به مردم است در حالی که حضرت علی علیه السلام به حاکمان خود هم دستور میدانند علاوه برکمک به مردم باید بهترین وقت خود را برای عبادت و ارتباط با خدا بگذارید .

ان شالله خداوند توفیق فهم درست مسایل دین را به همه ما عنایت کند . الهی امین .

جهت مطالعه ی بیشتر به کتاب اسرار ملکوت جلد 2 استاد طهرانی مراجعه شود .

منابع :

1- نهج البلاغه {عبده} . جلد 3 .ص103

اخوند

چرا بعضی از مردم اخوند میشن !!

دلیل :

یه ایه تو قران داریم که خداوند به مردم میگه عده ای از شما برید و اخوند بشید !

ایه ش اینه :

فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائفَةٌ لِیَتَفَقَّهوا فِى الدّینِ وَ لِیُنْذِروا قَوْمَهُمْ اذا رَجَعوا الَیْهمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرونَ»

چرا از هر جمعیت و فرقه‏اى، دسته‏اى از آنان کوچ نمى‏کنند و براى تعلم احکام و معالم دین به مراکز علم نمى‏روند، تا از معارف الهیه و احکام و معالم دین خبیر و دانا شده، و در حین مراجعت به قوم و قبیله خود آنها را از عواقب وخیم گناه و انحراف برحذر دارند.

یک برداشت :

خداوند در این ایه واجب کرده که حتما عده ای برن و دین خدا را یاد بگیرن و به مردم یاد بدهند !

پس هر کی از ما که این استعداد رو تو خودش میبینه بر اون واجبه که بره در حوزه های علمیه و به درس و بحث مشغول بشه !

البته نوع واجب در این ایه واجب کفایی است : یعنی اینکه اگر به اندازه ی کافی افردی برای این کار بودند ، دیگر وجوبی بر گردن دیگر افراد نیست !

و همچنین این مطلب را بدانیم که یاد گیری دین خدا خلاصه نمیشود به یاد گرفتن درس هایی مثل: ادبیات و منطق و فقه و اصول و فلسفه و... بلکه علاوه بر یادگیری این دروس مهم، باید طلبه ی علوم دینی، برنامه ای برای خودسازی و تهذیب نفس تدارک ببیند !

زیرا یادگیری علوم ظاهری بدون تهذیب نفس چیزی جز دوری از خدا نمی اورد !

واین حرف را از خودم نمی گم بلکه روایاتی در این باب داریم ، که در حوصله ی این مقاله نیست !

به هر حال کسی که طلبه ی علوم دینی میشه باید با دو بال حرکت کنه و ان دو با ل عبارت است از

1 - علم 2 - تهذیب

در اهمیت تهذیب نفس هم میتوان به سوره ی الشمس اشاره کرد ، که خداوند بعد از 11 قسم عظیم ،

میفرماید :

{ قد افلح من ذکی ها }

به تحقیق رستگار شد هرکسی که تذکیه نفس کرد .

ان شا الله خداوند به همه ی ما توفیق فهم دین را بدهد . الهی امین .

منابع :

1- سوره ی توبه ، ایه 123

دنیا ی عجیب داریم !!!

دنیای عجیبی داریم !!!

یکی رو میبینی یه عمری تو راه خلاف بوده بعد اخر عمری میشه از اولیای الهی !!! مثل حر !

یکی رو میبنی یه عمری تو حوزه ی علمیه بوده اخر عمری دست شیطان هم از پشت میبنده ! و از شیطان هم بدتر میشه !!! مثل سروش !

ازاون طرف وقتی به مردم دنیا نگاه میکنی ، همه خودشونو عاقل میدونن و بقیه افراد را فاقد بصیرت و درایت خود میبینند !!! و بقیه رو اهل جهنم میبینن و خودشون رو وسط بهشت !!! مخصوصا در ادیان های مختلف!!!

یکی دیگه رو میبینی که تو اوج جوانی و در بهترین حالت جسمی و در اوج پولداری بدون هیچ دلیلی میمیره !!!مثل هادی نورزی بازیکن پرسپلیس!

یکی دیگه رو میبینی که هیچ یک از این امکانات رو هم نداره و حتی هر روز هم سیگار میکشه ، 100 سال عمر میکنه !!! مثل افراد 100 ساله در جهان

و اوج بدبختی اینکه یه عمری با هزاران مشکل کار میکنی و پول و ثروت جمع میکنی ، بعد که میخوای یه لذتی از این اموالت ببری ، میبینی ای بابا سنت رفته بالا و عزراییل داره صدات میکنه !!!

بگذریم از این که این دنیا چه قدر از دوستان و اقوام ما را در اوج صمیمیت از ما گرفت و به سینه ی قبرستاد فرستاد !!! اینا ها کسانی بودنند که صدای منم منم شان گوش فلک را کر کرده بود ! حالا کجا رفتن !

و همچنین هزاران اتفاقات عجیب و قریب که در زندگی هرکسی امکان داره رخ میدهد !!!

من به خودم میگم ماکه دو هزار سال عمر نمیکنیم که به این دنیای پر از دردسر دل ببندیم ! فوق فوقش در بهترین حالت 120 سال عمر مفید کنیم !! پس چه بهتره که دل به یه دنیای دیگه ببندیم ! و از این دنیای کوتاه و پر از مشکلات و اتفاقات عجیب و قریب دل بکنیم و خودمونو به اون خالق بزرگ بسپریم !!

بله همه ی این مسایل دنیا امتحانات الهی هستنند !!!

و باید لحظه لحظه از دامن خدا بگیریم و او را به تک تک امامان علیهم السلام قسم بدهیم که خدا یا انی و کمتر از انی ما رو به خودمون رها نکن !!!

خداوند در قران میفرماید :

احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون {1}

آیا مردم چنین پنداشتند که به مجرّد آنکه گفتند: ما ایمان آورده‏ایم، رهاشان مى‏کنند، و دست از آنها بر مى‏دارند، بدون اینکه آنان را امتحان کنند؟

ان شا الله خداوند لحظه لحظه ما را در اتفاقات دنیایی حفظ کند !

والله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین {2}

و خدا بهترین حافظ است و او مهربان ترین مهربانان است

برگرفته از کتاب معاد شناسی علامه طهرانی ، جلد 1

منابع :

1- سوره ی عنکبوت ، ایه ی 2

2- سوره ی یوسف ، ایه ی26

مراسم چهلم در اسلام نداریم!!!

در اسلام چهلم وجود ندارد !!!

در دین خدا امده است که وقتی کسی از شما فوت کرد ، فقط 3 روز عزا بگیرید و در این سه روز هم صاحب عزا نباید غذا بپزد ، بلکه باید همسایه ها براشان غذا ببرنند !!

من از چند تا از قدیمی ها پرسیدم ، میگن زمان ما همین طور بود ! و وقتی کسی از دنیا میرفت تا سه روز عزا میگرفتن ، و همسایه ها برایشان غذا میبردنند !

ولی الان با این رسم های غلط ، وقتی یکی از دنیا میره شخص صاحب عزا ، ان قدر مشغول پذیرایی و رسیدگی به مهمانان میشه ، که به طور کلی مصیبت خود را فراموش میکنه !

همسایه ی ما پدرش فوت کرد ، و رفت 10 میلیون قرض کرد و بعد از یک ماه زد مادرش هم فوت کرد و باز رفت چندین میلیون دیگه قرض کرد ، حالا این بنده خدا وضع مالی خوبی هم نداره ، و چنان در بدهی سنگین افتاد که اصلا پدر و مادر خود را فراموش کرد ! ایا این کار درسته ! ؟

ایا 20 میلیون پول تالار دادن درسته ! ؟ در حالی که خیلی ها توان مالی این کار را ندارن ! اگر ما به دستورات خدا گوش کنیم ، خدا برایمان راحت گرفته ولی این خودمان هستیم که با رسم های غلط کار را بر خودمان سخت میکنیم !

مثلا مراسم چهلم ! این مراسم اصلا در اسلام نیامده است !

دلیل 1:

پیامبر صل الله علیه واله پسری داشتنند به نام ابراهیم ، این فرزند گرامی در سن کودکی فوت کردند و پیامبر صل الله علیه واله فقط 3 روز برای این فرزند بزرگوار مراسم عزاداری گرفتن و بس !{1}

دلیل 2:

در بین امامان معصوم علیهم السلام فقط امام حسین علیه السلام چهلم داشت و حتی پیامبر صل الله علیه واله که مقامشان از امام حسین علیه السلام هم بالا تر بود مراسمی به نام چهلم نداشت !! و این مراسم که به اربعین حسینی معروف است ، فقط مخصوص امام حسین است نه کس دیگر ! و این به خاطر این است که امام حسین علیه السلام کاری کرد کارستان و خداوند این اربعین را فقط برای این امام قرار داد نه کس دیگر !{2}

بنابراین :

انچه در اسلام امده 3 روز عزاداری است وبس !

شاید بعضی از شما بگید چه دینی بی مهر و محبتی داریم که برای عزیزمان فقط 3 روز عزا میگیرن !

در جواب باید بگویم که شما میتوانید در یک سال هرچقدر که دوست داشتید مراسم یاد بود بگیرید ولی اینکه باید و حتما والا با الله مراسم چهلم بگیریم ، این یک رسم غلط است ! و هیچ دلیلی بر این مطلب در اسلام نداریم .

ان شالله خداوند به همه ی ما عمر طولانی عطا بفرماید . الهی امین .

منابع :

1- کتاب سنن النبی علامه طبابایی و کتاب اربعین علامه طهران

2- کتاب اربعین علامه طهرانی ، ص 25